سریال دره زنجفیل
ساعت پخش: ۱۱:۳۰ و ۲۳:۳۰ از شبکۀ شی نمک
درۀ زنجفیل دهکدهای است که عدهای از حیوانات در کنار یکدیگر زندگی میکنند. حاکم آنجا آفتابپرست ظالمی است که بخاطر داشتن آسیاب به اهالی دهکده زور میگوید. در این میان بچهشیری که پدرش را از دست داده است سعی میکند سایر حیوانات را متقاعد کند که خود را از زیر ظلم و ستم حاکم بیرون بکشند و سعی کنند تا مثل قدیم برای خود آسیابی بسازند، چون در گذشته آسیابی در آنجا بوده که با سوختی از زنجفیل کار میکرده، اما حاکم برای اینکه بتواند به حکومتش ادامه دهد هر بار با کمک افرادش تمام زحمات اهالی روستا را خراب میکند…
در دره وسيعی که ميان دو رشته کوه بلند قرار دارد، دهکدهای واقع شده که به سبب آب و هوای معتدلش، محل زندگی دستهای از حيوانات است. بيشتر اهالی دره به کار کشاورزی مشغول هستند. آنها غلات خود را به زنگار، آفتابپرست ظالمی که حاکم دره است، میدهند و سپس مجبورند به صورت جيرهبندی آرد خود را دريافت کنند. البته مقدار آردی را که اهالی دره، بصورت جيرهبندی دريافت میکنند، بسيار کمتر از چيزی است، که نیاز دارند. زنگار مقدار زيادی از آن را بابت دستمزد و خراج برمیدارد. آسياب زنگار بالای کاخ او خارج از درهاست و از داخل دره ديده میشود. بالاخره نوبت تحويل غلات فرا میرسد و ساکنان دره، غلات خود را تحويل میدهند؛ اما امسال خشکسالی سبب گشته است که اهالی، غلات کمتری تحويل دهند. در اين بين ارژنگ بچهشير جنگل توسط موش کوری بهنام پاشا متوجه میشود که آسياب زنگار متروکه است و غلات در جای ديگری آسياب میشود. با گذشت مدتی ارژنگ سر از دخمهای در میآورد که خارج از دره توسط گرازهای زنگار اداره میشود و دستگاه عظيمالجثهای طی زمان اندکی بوسيله مادهای به نام زنجفيل حجم زيادی آرد توليد میکند. آن دخمه توسط شير پيری راهاندازی شده است. درواقع آن شير پير، پدر بچهشير است که سالها قبل اين آسياب را که بدون باد کار میکند، برای دره طراحی کرده بوده و در اين بين توسط زنگار ربوده شده است و در بين اهالی اينگونه وانمود میشود که پدر بچهشير در يک حادثۀ آتشسوزی از بين رفته است. زنگار پدر بچهشير را مجبور میسازد که آن آسياب را برای او بسازد.
ارژنگ طی اتفاقاتی متوجه امکان ساخت آسيابی که برای کار کردن نيازی به باد ندارد، میشود و سعی میکند راه پدر را ادامه دهد. در اين بين با استفاده از نقشه نيمسوختهای که از کارگاه پدرش بدست میآورد سعی میکند اهالی را با خود همراه کند. اما اهالی هم بهخاطر ناقص بودن نقشه و هم بهخاطر ترس از کاشت زنجفيل (اهالی به خاطر دسيسههای زنگار فکر میکنند کاشت زنجفيل برای آنها موجب عذاب میشود.) او را همراهی نمیکنند. (اين باور و خرافه که کاشت زنجفيل موجب نزول عذاب برای اهالی میشود را سالها پيش و پس از ربودن پدر ارژنگ، زنگار با دسيسه و نيرنگ در بين مردم رواج داده است.)
به هرشکل ارژنگ با همراهی چندتن از نزديکانش سعی میکند ساخت آسياب را آغاز کند.
در نهايت اهالی به خاطر بروز امراضی در بين فرزندانشان و دارو ندادن زنگار برای درمان آنها و بروز برخی مسائل ديگر با هم متحد شده و سعی در از بين بردن زنگار میکنند و در نهايت موفق میشود.
بعد از آزاد شدن دره از دست زنگار، اهالی با کمک پدر بچهشير و همدلی همديگر آسياب غيربادی جديدی را در دره راه میاندازند و اهالی به خوبی و خوشی با يکديگر زندگی میکنند.
مؤسسۀ هفت سنگ ماهان رسانه، این داستان را به تهیه کنندگی مرکز پویانمایی صبا و با ایدۀ اولیهای که مؤسسۀ سلوک افلاکیان در اختیارشان گذاشت شروع کرد؛ همچنین وقتی که قرار شد کار در مؤسسۀ هفت سنگ ماهان رسانه به انجام برسد مؤسسۀ سلوک افلاکیان کلیۀ کارهای انجام شده تا آن زمان را به مؤسسۀ هفت سنگ ماهان رسانه واگذار کرد و این مجموعه شامل شش قسمت از فیلمنامه و سیزده طراحی کاراکتر بود که بعدها تغییراتی در آنها داده شد.